جام جمکران



یادم خدا فراموش !
مثل بازی یادم تو را فراموش» .  خدا آدم را امتحان می کند به شادی و غم تا کم کم بفهمیم کجاها خدا را فراموش می کنیم خدا انقدر این بازی را تکرار می کند تا از نقاب بازی عبور کنیم و دل آنسوی ماجرا را ببیند و در هر ماجرایی یادمان باشد که خدا با ماست !



این نامه رو در مراسم اعتکاف مسجد جمکران از یک خانم معلم گرفتم . یکی از شاگردانش برای امام زمان نوشته بود ، دنبال صندوقی می گشت که نامه رو توی اون بیاندازه . از ایشون خواستم نامه رو به من بده تا در جام جمکران منتشر کنم . نامه ساجده کوچولو به آقای امام زمان (عج).





موسیقی از همان راهی به قلب نفوذ می کند که رایحه و بو . در واقع اصوات بی کلام که از مسیر شنوایی به درون می آیند از کانال تعقل عبور نمی کنند بلکه مانند بویایی و لامسه بر انسان اثر می گذارند و تأثیرشان مستقیم بر کالبد احساس است ولی در مورد کلام مسأله فرق می کند انسان بودن از اینجا آغاز می شود ناطق بودن به معنای قدرت سخن گفتن نیست بلکه به معنای قدرت سخن فهمی است به همین خاطر از ریشه نطق کلمه منطق بیرون می آید
خداوند با تمام هستی انسان را نوازش می کند و حیوان را هم نوازش می کند و درخت را هم نوازش می کند این نواختن ها به نوعی همه لمسی هستند منظره زیبا چشم را نوازش می کند صدای باران صدای آب صدای جنگل گوش را می نوازد در واقع موسیقی چه از نی در نیزار و چه از یک ساز  دست ساز بر آید نوع اثرگذاری اش از راه رنسی است که با پرده گوش و گوشت و پوست و استخوان برقرار می کند لرزش ساز بدن را می لرزاند پس نواختن ساز در بدن شنونده ادامه پیدا می کند این نوعی لامسه است مثل بویایی و چشایی . این شاهراه تأثیرپذیری در انسان و حیوان گیاه مشترک است از این شاهراه لمسی می توان لذت یا رنج مستقیم را در انسان ایجاد کرد خدا در تمام محیط اطرافی که برای ما خلق کرده از این شریان با ما رابطه برقرار کرده است درست مثل مادری که نوزادش را درآغوش گرفته و به او شیر میدهد و لبخند می زند و لالایی می خواند و گرما می بخشد و نوازش می کند و محبت خود را از همه این طریق ها به کودک منتقل می کند خدا هم انسان را در آغوش زمین گرفته و ما را به عطر نسیم و گرما و زیبایی آفتاب و مهتاب و زیبایی ابرها و . می نوازد جز این اگر لازم آمد گاهی سیلی سِیلی یا تکان زله ای را در میان می آورد تا اگر شیطان دارد مستمان می کند و از دستمان می بَرَد هوشیار شویم و باز گردیم .
و جز تمام اینها که هدایتهای تکوینی است خدا از شریان منطق بر ما وارد شده و سوگولی آفرینش را روبرو نشانده و با ما سخن گفته است نام این سخن نامه قرآن است .





بانوی جوانی به نام صدیقه یکی از نقش های اصلی سریال بچه مهندس است که در قسمتهای آخر به طور ناگهانی و بی هیچ دلیل منطقی میمیرد ممکن است برای شما هم این سؤال پیش آمده باشد که در حالیکه مرگ صدیقه به نوعی ضعف فیلمنامه محسوب می شود چرا فیلمنامه اینگونه تنظیم شده است پاسخش را من به شما می گویم سالهاست که دشمنان اهل بیت به دنبال توجیه مرگ ناگهانی دختر جوان پیامبر هستند و می خواهند مقصرین در شهادت حضرت فاطمه را از قتل ایشان  تبرئه کنند اما قانع کردن اذهان عموم در مورد مرگ ناگهانی یک بانوی جوان آنهم بدون سابقه بیماری سخت است پس به ساخت متشابهات دروغین در سریال روی آوردند تا در ناخودآگاه مردم شیعه ایران این دروغ را بگنجانند که همانطور که این صدیقه جوان به مرگ طبیعی از جهان رفته آن صدقه کبری هم می تواند به مرگ طبیعی از جهان رفته باشد !
شکل دادن اذهان عمومی اجتماع از طریق تبلیغات پنهان روشی است که سالهاست ارباب رسانه در خارج از ایران آنرا بکار بسته اند ولی در دوسال اخیر ما شاهد استفاده از این روش در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم که مسئولین ارشد صداو سیما باید در این زمینه ها پاسخگو و مردم نسبت به القائات شیطانی در سریالهای داخلی هوشیار باشند.



خداوند» که نیست خدایی مگر آن زنده پاینده ، خواب سبک و سنگین درنگیردش، آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست ، کیست آنکه نزد او شفاعتی کند؟ مگر به اذن او ، می داند ، آنچه در پیش روی و پشت سر دارند، و به چیزی از علم او احاطه نیابند، مگر بر آنچه بخواهد، کرسی فرمانروایی اش آسمانها و زمین را فراگرفته، و نگهداشت آنها بر او آسان است، و اوست والای عظیم (255)  در دین اکراه نیست، راه فرا رفتن از فرو رفتن به روشنی بیان شده است، و هرکس به طاغوت کافر و به خدای یگانه مؤمن شود پس به آویز پیوسته» ای درآویخته، که ناگسستنی است، و خداوند شنوای داناست (256) خدا سرپرست کسانی است که ایمان آوردند، بیرون کشنده آنها از تاریکی ها به نور، و کسانی که کافر شدند، سرپرستانشان طاغوتند، بیرون کشنده آنها از نورند به تاریکی ها، اینان همنشینان آتش اند که در آن جاودانند (257)




با این که ارتباط و وصل با آن حضرت و فرج شخصی، امر اختیاری ما است – به خلاف ظهور و فرج عمومی - با این حال چرا به این اهمّیت نمی دهیم که چگونه با آن حضرت ارتباط برقرار کنیم؟![در محضر بهجت:2/134]





یا حضرت  خدیجه همیشه ازت ممنونم که از حضرت محمد حمایت کردی و فکر می کنم خدا تو رو فرستاد ک حضرت محمد دیگه یتیم نباشه  فکر می کنم به اون آیه قرآن که به پیامبر میگه " آیا تو را یتیم نیافت پس در پناه گرفت"
فکر می کنم خدا تو رو فرستاد برای حضرت محمد تا در آغوش تو آرام بگیره و از تو ممنونم که حضرت فاطمه رو به دنیا آوردی . این کلیپ رو برای تو ساختم یه پلان کوتاه از مقام تو در کنار پیامبر اکرم ص







سوگند به دَم تو » به وقت دمیدن ات

به چشمه چشمه اشک به هنگام دیدن ات 

سوگند به زمان و زمین ظهور تو »

به ذره ذره خاک مسیر عبور تو »

به آشنایی تو » برای غریبه ها

به نام نانوشته تو » در کتیبه ها

پهنای شانه ات که نشان تو » از نبی (ص)  است

به صبر تو ! به صبر جمیل ات که زینبی (س)  است

به ذوالفقار حق که نیام اش دهان تو » ست

درهای بسته ای که کلیدش زبان تو » ست 

سوگند به سکوت تو » وقت شکستن اش

به حرف حق به وقت به کرسی نشستن اش

به هر دل شکسته که آباد می کنی 

بیت المقدسی که تو » آزاد می کنی

به خانه خدا که در آن وعده گاه تو » ست

به آن خدای خانه که او تکیه گاه تو » ست

به ریشه های تو » که به توحید می رسند

به شاخه های تو » که به خورشید می رسند

پایان سال هجرت و آغاز وصل ها

رجعت به ریشه ها و رسیدن به اصل ها

در جام جمکران » به کران رونمایی ات

آغاز سال نوری فرمانروایی ات

 

این شعر دو سال پیش سروده شد .از زبان من . و  بعد شبکه ویدیویی رو در آپارات ساختم به نام جام جمکران » که مال امام زمان (عج ) هست و کلیپ هایی که می سازم روی این شبکه قرار می دهم. نام جام جمکران از آخرین بیت همین شعر گرفته شده . انشالله اپراتور خوبی برای امام زمان باشم 






هر سال شمسی 527040 دقیقه است 
که البته اصلا نمی فهمیم چه جوری می گذره ! 
ولی در هر سال یک دقیقه طلایی وجود داره  که تک تک ثانیه هاش فهمیده میشه . 
80 میلیون ایرانی در این یک دقیقه باهم دست به دعا بر می دارن  چه دقیقه شگفت انگیزی! می دونید در تمرکز 80 میلیون قلب چه نیروی عظیمی وجود داره می دونید اگر در این یک دقیقه همه باهم از خدا نجات کل بشریت رو بخواهیم این دعای زیبا و عظیم با چه نیرویی به سمت آسمان بالا میره . 
ای دگرگون کننده قلب ها و دیدگان 
حال جهان را به حال ظهور امام زمان 
که احسن الحال است بگردان


 

یک چهره نزدیک به پارلمان اوکراین که برای شرکت در کنفرانس به ایران سفر کرده و بلیط پرواز 752 را برای برگشت تهیه کرده بود چند ساعت قبل از پرواز تصمیم می گیرد که برای گشت و گذار در تهران بماند و بلیط را پس می دهد با توجه به شرایط جنگی ایران و تهدیدات موشکی آمریکا این تصمیم کمی عجیب به نظر میرسد! آیا کسی او را به توقف در ایران و پس دادن بلیط پرواز 752 تشویق کرده است؟ باید توجه کنیم که در صورت دخالت داشتن دشمن و عوامل نفوذی حضور یک چهره نزدیک به پارلمان اوکراین در میان قربانیان دردسرساز بود


 

فاطمه و فدک

فدک یعنی" فدای تو "

 

و گویی همان "فداک" است ترکیب "فدای" _ "ک " 
 

معادل  این ترکیب در فارسی " برات" است "برای" _"ات"
 

فدک در ابتدا جمله ای توضیحی درباره این بخشش پیامبر به تنها وارث خود بود ودر جریان اقامه دعوی با عنوان " بخشیده شده به تو" از آن قطعه زمین یاد می شد.

2) فدک سند  پیوند خونی حضرت فاطمه با پیامبر بود

 

خطبه فدکیه با این سخن آغاز می شود
 

أنا فاطمه و ابی محمد
 

یعنی  من فاطمه  ام  و محمد   پدر من است
 

اصلی ترین دلیل اقامه دعوی از سوی حضرت فاطمه در مورد فدک به ثبت رسانیدن همین یک جمله بود  جمله ای که امروزه ما در ابتدای هر فرمی که سندیت قانونی دارد می نویسم و امضا می کنیم
 

اینجانب. فرزند.
 

اصلا آن روز فاطمه به مسجد مدینه رفت  تا با صدای رسا همین یک جمله را  بگوید که  من و فرزندانم تنها وارثان خون آخرین پیامبر خدا هستیم

چرا؟؟

مگر کسی می خواست نسبت خونی فاطمه با پیامبر را زیر سؤال ببرد یا سندیت آن را از بین  ببرد؟
 

پیوند خونی فاطمه با پیامبر مانع راه چه کسانی بود؟
 

به یاد آوریم که پیوند خونی  برای عرب  بسیار اهمیت داشت  اعتباری که نسبت خونی داشتن با پیامبر برای فاطمه و اولادش در جامعه مسلمانان ایجاد می کرد  به مراتب بیشتر از آن بود که ابوبکر و عمر بواسطه هم نشینی با پیامبر می توانستند برای خود قائل شوند آنان که فکر ایجاد امپراطوری بزرگ عرب و فتح ایران و روم را در سر داشتند می دانستند مانع اصلی بر سر راهشان همین پیوند خونی فاطمه با پیامبر است

البته آنها خیلی پیش تر به فکر گرفتن این امتیاز افتاده بودند همان زمان که تازه داشت پایه های نخستین جامعه مدنی در عربستان ریخته می شد در همان سال نخست هجرت پیامبر عایشه را به خانه پیامبر فرستادند تا فرزندی از او برایشان به غنیمت بزاید

نشد که نشد دختر ابوبکر از پیامبر هیچ فرزندی به دل نگرفت

پس دست بکار شدند و حفصه را به کمک فرستادند که دختر عمر بود و این هم راه به جایی نبرد در این میان دو خواهرزاده حضرت خدیجه که در نزد پیامبر بزرگ شده بودند هدف بعدی بودند که یکی را عثمان به همسر گرفت ولی هر دو پیش از وفات پیامبر درگذشتند و نقشه خواهر تراشیدن برای حضرت فاطمه هم  چندان سودی نداشت و البته ابوبکر و عمر هر دو از اولین کسانی بودند که  به خواستگاری فاطمه (س) آمدند و به در بسته خوردند

مهمتر از همه نقشه ای است که در زمان حیات پیامبر فقط مقدماتش را چیده بودند و قصد داشتندپسر خوانده پیامبر را به عنوان پسر  اومعرفی کنند این نقشه را خدا پیشاپیش در  قرآن  خنثی کرد و علت اینکه همسر مطلقه زید را به همسری پیامبر در آورد بوجود آوردن ادله قطعی بر عدم پیوند خونی میان پیامبر و زید بود و در همان آیات خدا تاکید می کند که محمد پدر هیچ یک از مردان شما نمی باشد
 

و فاطمه آن روز در حالیکه محسن را در دل داشت وهفته ٢۱  ام بارداری را هم پشت سر گذاشته بود در حلقه ای از ن هاشمی به مسجد مدینه آمد تا با صدای رسا این را بگوید که:
 

من فاطمه هستم و محمد پدر من است

و چه عرصه ای برای تاکید بر این مطلب بهتر از مساله وراثت

و آنانکه در صدد حذف این مدرک قانونی از اوراق تاریخ بودند هم

از  اهمیت این سند آگاهی داشتند
 

برگرفته شده از freshsen.blog.ir


محسن علیه السلام
چند نکته مهم در باب محسن بن" فاطمه و علی " که مورد غفلت قرار گرفته است
 

1_ محسن تنها فرزند علی و فاطمه (علیهمالسلام)است که نطفه اش در مکه و در جوار کعبه بسته شد. 


 

اثبات :

"در جریان حجه الوداع حضرت امیر المومنین سلام الله علیه در یمن بود و حضرت فاطمه زهرا(س) همراه پیامبر اکرم(ص) جهت ادای مناسک حج به مکه مشرف شده بودند و حضرت امیر المومنین(ع) از یمن به مکه تشریف آوردند تا حج را به جای آوردند و در آن جا به پیامبر اکرم(ص) و حضرت فاطمه(س) ملحق شدند بنا بر این حضرت فاطمه زهرا(س) در جریان غدیر خم حضور داشتند. در تاریخ است که حضرت امیر المومنین (ع) بعد از طواف و نماز و سعی در حالی که هنوز تقصیر نکرده بود حضرت پیامبر(ص) را ملاقات کرد که او هم تقصیر نکرده بود سپس بر حضرت فاطمه(س) وارد شد، ایشان قربانی آماده نکرده بود و احلال کرده بود و لباسی رنگی و خوشبو پوشیده بود. حضرت امیر المومنین (ع) از این جریان سؤال کرد، فاطمه(س) فرمود که پیامبر به ما چنین دستور داده است[i]
 

[i]  فروع کافی، جلد 1، صفحه 233 ـ صحیح مسلم، جلد 4، صفحه 36 ـ سیره ابی اسحاق، جلد 4 ، صفحه 249 ـ مغازی واقدی، جلد 3، صفحه 1087) ر.ک موسوعه تاریخ اسلامی جزء سوم صفحه 597ـ598)"
 

باتوجه به غیبت 3 ماهه علی (ع) از خانه

و اینکه پس از این شب مناسک حج آغاز شد و دربرگشت به مدینه واقعه غدیر خم و توقف ٣ روزه کاروان و این که پیامبر  بعد از روز عرفه بیش از ٨۰ روز در این جهان درنگ نکردند و در عین حال می دانیم که نام محسن را پیامبر بر این مولود شهید نهاد , پس یقین پیش از وخیم شدن حال پیامبر ٢ ماه از آغاز بارداری حضرت زهرا گذشته و نشانه های بارداری پدیدار شده بود


 

2 _ حضرت محسن فرزند علی و فاطمه پس از رسیدن به مقام امامت و دریافت لقب امیرالمؤمنین از جانب خدا بود

والبته فرمانی که در روز 18 ذی حجه در غدیر خم توسط پیامبر ابلاغ عمومی شد چند روز قبل و در حین برگزاری  حج  صادر شده و توسط جبرائیل به  پیامبر  و مستقیما به خود   علی(ع)  رسانیده شده بود

پس محسن فرزند علی (ع ) است پس از امام شدن و می دانیم که مقام امامت به ابراهیم (ع) در پایان عمر و پس از  پیامبری و امتحاهای بسیار الهی به ایشان عطا شد


 

3 _ وجود فرزند دختری بنام ام کلثوم که به عنوان فرزند چهارم علی و فاطمه در تاریخ آمده محل تردید است و گویی برای گم کردن و از بین بردن پسری به نام محسن است که قتل او منجر به قتل  مادر ش حضرت فاطمه (س) شد

که می خواستند بگویند اصلا بچه دختر بود و زنده به نیا آمد و مرگ دختر پیامبر هم ربطی به سقط فرزندی که 6 ماهه باردار بود نداشت!


 

اما این کار هم خون محسن را از آستین بدخواهان پاک نکرد  نام محسن ماند تا بعد از گذشت چهارده قرن رسوایشان کند.


 

باب محسن را در تاریخ کوتاه کردند و به یک خط خلاصه شد اما باز ماند و هنوز باز است
 

محسن  یکی از اسماءالهی است که اسم فاعل از مصدر احسان است

خدا در قرآن از گروهی به نام " محسنین" یاد می کند و در سوره صافات پیامبران بزرگش را یکی پس از دیگری نام برده و ایشان را از گروه "محسنین " بر می شمارد

و می فرماید که در آخر امان, نماینده ای از نسل ایشان حضور خواهد داشت.

" و ترکنا منهم فی الآخرین

انا کذالک نجزی المحسنین "
 

یا رب صلی علی محسن فی العلمین و جعل له فرج و فتح قریبا
 

17 ذی حجه 1311
 

برگرفته شده از freshsen.blog.ir


آیا می دانستید که آیه ٢۶ سوره الفتح در رابطه با عصمت امیر المؤمنین نازل شده است
جمعه, ۲ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۲ ق.ظ

إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوَىٰ وَکَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا ۚ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا ٢٦

معنای آیه : وقتی کسانی که کافر شدند همبستگی جاهلی را مایه دلگرمی خود قرار دادند,  خدا هم آرامش خود را بر پیامبر و بر المؤمنین نازل کرد و صفت التقوی  را لازمه وجودی ایشان گردانید و البته خود سزاوارش و اهلش بودند و خدا بر هر چیزی آگاهی کامل دارد.
 

آیه ٢۶ سوره الفتح در رابطه با عصمت امیر المؤمنین نازل شده است

که صورت ظاهری آیه هم گویای این منظور است و نیازی به تأویل نیست.چرا که معنای تقوا  چون از سوی خدا بر کسی لازمه وجودی قرار گیرد او را از "مخلَصین " قرار داده که معنای "مُخلَص" چنانکه می دانیم با "مُخلِص" تفاوت دارد و از یوسف در قرآن به "مخلَصین"

یاد شده که علمای شیعه از آن در توضیح مفهوم عصمت استفاده کرده اند.

در بیشتر مواردی که خدا در قرآن از "المؤمنین" سخن می گوید منظور "امیر المؤمنین" است (چنانکه از ابراهیم (ع)نیز به عنوان امت یاد می کند) و همچنین در مواردی که المؤمنات را با آن همراه   کرده منظور فاطمه اهرا (س) است.   
 

یک نکته خیلی جالب در رابطه با آیه مذکور این است که وقتی در جستجوی گوگل تایپ می کنی آیه 26 سوره هنوز ننوشته ای که خودش الفتح را پیشنهاد می کند! که این بخاطر تعداد دفعات زیادی است که کاربران عرب زبان این آیه بخصوص را جستجو کرده اند و اگر عبارتی فارسی به آن بیافزایی دیگر این اتفاق نمی افتد

تمرکز غیر عادی کاربران عرب بر دقیقا آیه 26 سوره الفتح (که از قضا جزء 26 هم هست) و  ارائه تفاسیر متعدد برای رفع شبهه ای ناگفته خود حکایت می کند از ماجرایی تاریخی مکتومی که حمیة الجاهلی مانع شده عجم از آن بویی ببرد.
 

نمونه دیگری از این اتفاق را در  دیکسیونر عربی - فارسی "المعجم" ذیل لغت "مولی' " می توان  یافت  که بسیار جالب توجه و معنادار است چنانکه می دانیم لسان عرب کاملترین زبان است به این لحاظ که چنان هر لغت تا ریشه اش پیداست که امکان  سخن گفتن به گونه "قولاً سدیداً" در آن فراهم است. یعنی سخنی که دقیق و منظورش مشخص باشد چنانکه قابل ایهام  و سوء استفاده نباشد و معنای "قول سدید" همین است و خدا ما را به سخن گفتن چنین توصیه کرده است.

مثل انگلیسی نیست که روبروی هر لغت ده هزار معادل بی ارتباط به هم و گاه ضد و نقیض ردیف کرده اند , عربی چنین نیست و هر لغت معمولا یک معادل دارد اما در مقابل مولی به تعداد زیادی معادل بر می خوریم که یعنی معلوم نیست در غدیر خم منظور پیامبر چه بود از گفتن " من کنت مولی  فهذا العلی مولی"




 

برگرفته شده از freshsen.blog.ir


ما بچه که بودیم در بهشت زندگی می کردیم ما اصلا در بهشت به دنیا آمدیم .

  وقتی یاد غذاهایی که می خوردیم می افتم می فهمم ما توی بهشت به دنیا اومدیم و بزرگ شدیم طعام آدم خیلی مهمه یادمه هر وعده غذا سرشار از عشق پدر و مادر بود بابا برای هر روز همون روز  خرید می کرد سبزی تازه گوشت تازه تخم مرغ تازه گوجه تازه چیده ریحون که از بازار روز می خرید و بازار روز واقعا بازار روز بودحتی اون  زن روستایی که سبزی می فروخت یا اونکه رب انار می فروخت یا ماهیگیری که چندتا ماهی تازه که صید کرده بود رو آورده بود بازار حتی فروشنده های مواد غذایی کسانی بودند که خودشون رو مستقیم روزی خور خدا می دیدند کارمند فروشگاه نبودن اون زن خودش سبزی ها رو کاشته بود اون مرد می دونست که اون چندتا ماهی رو خدا به تورش فرستاده تا روزی زن و بچه اش رو از راه حلال در بیاره اصلا روزی خیلی کلمه عجیبیه روز به روز میاد کاری به یخچال و سردخونه نداره قابل ذخیره کردن و انبار کردن نیست مثل شیر مادره که باید نو به نو از سینه پر از محبت مادر مکیده بشه  مامان غذا که می پخت انگار داشت دور کعبه طواف می کرد با تمام وجود ماهی رو پاک می کرد سبزی ها رو خورد میکرد گردو رو که دیشب بابا شکسته بود با سیر تازه می سابید و توی دل ماهی رو پر میکرد و می دوخت بعد بسم الله می گفت و ماهی رو که می خواست بگذاره تو قابلمه  خدا و چهارده معصوم رو صدا می زد تا  کمک کنن که ماهی خوش عطر و خوشمزه بشه و میشد همیشه خیلی خوشمزه میشد یادمه یه بار مامانم منو صدا زد با یه ذوقی انگار می خواهد یه گنجی رو نشونم بده در قابلمه رو برداشت و سبزی تازه تفت داده رو با شوق بو کرد وگفت بو کن بببن بوی بهشت میده 

 ما از بهشت بیرون اومدیم خودمون بیرون اومدیم و برنگشتیم و فراموش کردیم 

"آیا به یاد آورنده ای هست؟ 

 


خدا حضرت زینب (س) را مثل یک فوّاره نور آفرید!
او سالها در سکوت ، نورِ فاطمه و علی و حسن و حسین (علیهم السلام) را در خود ذخیره کرد و ناگهان در شام ظلمانی یزید منفجر شد و جهان را روشن کرد . مثل مُنّور که در شب عملیات به آسمان می زنند و دشت را روشن می کند نور حضرت زینب (س) دشت کربلا را در سراسر تاریخ روشن کرد .


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها